۱۳۸۷ دی ۱۹, پنجشنبه

کریسمس (ارائه شفاهی)

برای نمونه درخت کریسمس را می‌آرایند و شخصیتی به نام بابانوئل در این روز پیشکش هایی به مردم می‌دهد. بیشتر مسیحیان این جشن را در ۲۵ دسامبر برگزار می‌کنند"کریسمس"، جشنی که هر ساله نوید آغاز سال نوی میلادی را به جهانیان می‌دهد، یک جشن ایمانی مسیحیان است که در طول تاریخ خود، دگرگونی‌های بسیاری را تجربه کرده است. آنگونه که از تاریخ بر می‌آید، کریسمس در قرن چهارم میلادی که امپراتوری روم (بیزانس) بطور رسمی آیین مسیحیت را پذیرفت، در دنیای غرب رایج شد و به مرور زمان، نشو و نما گرفت.
آنچنان که از تاریخ بر می آید، کنستانتین کبیر (امپراطور روم) در ابتدای انتشار مسیحیت، با مشاورت کلیسا اقدام به تغییر تاریخ میلاد عیسی مسیح نمود. بر اساس انجیل میلاد عیسی مسیح در اعتدالین (بهار یا پاییز) واقع گردید. چنانکه در انجیل متی می خوانیم که در هنگام میلاد عیسی، «چوپانان گله های خود را به صحرا می بردند». با استفاده از شواهد دیگری از کتاب مقدس نیز اثبات می شود که تولد مسیح، در پاییز صورت گرفت نه در زمستان.
در هنگامه آغاز انتشار مسیحیت، آیین میترائیسم یا خورشید پرستی(که به نظر می رسد از مصر باستان به ایران منتقل شده بود) در میان برخی ملل اروپایی و همچنین سربازان رومی اشاعه زیادی یافته بود.
کلیسای اولیه مسیحیت، با مشاورت امپراطور اقدام بر جلو بردن و انطباق دادن تاریخ میلاد مسیح بر جشن زاد روز مهر(خورشید) در نخستین شب زمستان(معروف به شب یلدا) نمودند با دو هدف:
به این طریق جشن و مراسم آن که حذف نمودنش ممکن بود اثرات مخربی بر روحیه سربازان بگذارد، در همان تاریخ قبلی حفظ و برقرار گردید
معنای جشن که از مراسم بت پرستانه محسوب می شد تغییر یافت و به مراسم پرستش خداوند یگانه تبدیل شد
کریسمَس (به انگلیسی: Christmas) (به فرانسوی: Noël) روزی است که برپایه گاهشماری مسیحیان زادروز عیسی دانسته می‌شود و بزرگ‌ترین جشن مسیحیان جهان می‌باشد. مسیحیان این روز را با آیین های ویژه برگزار می‌کنند. کلمه christmas از ريشه cristes maesse گرفته شده به معناي عظمت مسيح.


زمان "کریسمس" اکنون نیز میان شاخه‌های مختلف مسیحیت اعم از ارتدوکس ، کاتولیک و پروتستانها، متفاوت است و هریک، مبنایی را برای آن تعیین کرده‌اند گرچه همگی به سالروز تولد "مهر" (میترا) در ایران باستان نزدیکند. آداب و رسوم کریسمس نیز در طول زمان دچار دگرگونیهای بسیار شده است

کريسمس روزي مقدس براي مسيحيان است که تولد عيسي مسيح جشن گرفته مي شود.کسي تاريخ دقيق تولد مسيح را نمي داند اما اکثر مسيحيان کريسمس را در روز بيست و پنج دسامبر مي دانند.در اين روز ،بسياري به کليسا مي روند تا در مراسم مذهبي مخصوص شرکت مي کنند.در طول دوره کريسمس،هدايايي هم ردوبدل مي شود و خانه ها را تزيين مي کنند.
اولين کريسمس
اولين جشن در بيست وپنج دسامبر که مسيح متولد شد ،در سيصدوسي و شش بعد از ميلاد مسيح در يک گاهشماررومي ذکر شده است.اين جشن احتمالا،تاثير گرفته از جشنهاي غير مسيحيان که در آن زمان بر گزار ميشد.رومي هاي باستان آخر سال را براي Saturn شريف ،الهه شخم و Mithras ،الهه روشنايي را جشن مي گرفتند .عده اي هم در اروپاي شمالي جشنهايي را در اواسط دسامبر برپا مي کردند براي جشن گرفتن انتهاي فصل شخم.
ایده جشن گرفتن کریسمس در ۲۵ دسامبر، به قرن چهارم میلادی بازمیگردد. کلیسای کاتولیک در آن زمان قصد داشت کاری کند که جشن و مراسم پر سر و صدایی که از طرف یک بت پرستان برگزار میشد و از نظر آنان تهدیدی برای مسیحیت به شمار میرفت را تحت الشعاع قرار دهد. این گروه، رومیانی بودند که تولد خدای خورشید را در این ماه از سال جشن میگرفتند.
هرچند در آن دوره جشن گرفتن سالروز تولد مرسوم نبود، اما مقامات کلیسا تصمیم گرفتند که برای مقابله با جشن کافران، جشنی پر آب و رنگ به مناسبت تولد حضرت مسیح (ع) برگزار نمایند. هرچند این نظر وجود دارد که فصل دقیق تولد ایشان بهار بوده است، اما تاریخ ۲۵ دسامبر به عنوان تاریخ رسمی تولد مسیح مقدس درنظر گرفته شد تا بتواند رقیب مهمی برای بت پرستان باشد.
در اواخر دهه نخست سيصد ميلادي ،مسيحيت به عنوان دين رسمي امپراطوري روم درآمد.در سال هزار و صد ميلادي ،کريسمس به عنوان مهمترين جشن مذهبي اروپا درآمد و st. nicolas سمبلي از ردو بدل هدايا در بسياري از کشورهاي اروپايي شد.محبوبيت کريسمس رو به افزايش بود تا زماني که اصلاحات،حرکتي مذهبي در دهه بعد از هزار و پانصد موحب شکل گرفتن مکتب پروتستان شد زيرا عده اي از مسيحيان کريسمس را يک جشن غيرمذهبي تلقي کردند زيرا رسومات غير مذهبي را شامل ميشد.در طول دهه اول هزار و ششصد ميلادي،بر اثر اين مسائل،جشن کريسمس در انگليس ممنوع شدو حتي در بخشهاي انگليسي آمريکا.هرچند،رسومات قديمي تزيين کردن و ضيافت با سمبلهاي بيشتر مسيحي ادامه يافت.


فلسفه پیدایش جشنهای کریسمس
داستان شب پیش از کرسیمسدر یک داستان منظوم با عنوان" شب پیش از کرسیمس " برای نخستین بار ، از یک پری پیر و شوخ نیز یاد شده ، که سوار بر سورتمه ای است كه به وسیله یک گوزن کشیده می شود و برای بچه ها هدیه میبرد. کریسمس در اعصار انجیلی جشن گرفته نمی شد ، اما در برخی کلیساها مراسمی برای سپاس از خداوند که عیسی را به زمین فرستاده است برگزارمی گردید در سال هزار و صد میلادی ، کریسمس به عنوان مهمترین جشن مذهبی اروپا درآمد و st.nicolas سمبلی از ردو بدل هدایا در بسیاری از کشورهای اروپایی شد..شب عيد ميلاد مسيح ع Christmas Eve ۲۴ دسامبر. روز پيش از کريسمس که در تعداد اندکى از کشورهاى مسيحى تعطيل عمومى است. روز کريسمس يا عيد ميلاد مسيح ع (Christmas Day)۲۵ دسامبر. آئين برگزارى روز تولد عيسى (ع) از مريم (ع) در بيت‌اللحم، احتمالاً در ۴ پيش از ميلاد. کريسمس (از لحاظ لغوى Christ mass) از ديرباز برگزار مى‌شد. با اين‌حال دليلى براينکه اين واقعهٔ تاريخى در ۲۵ دسامبر رخ داده باشد وجود ندارد. مدارکى وجود دارد که مسيح (ع) در سپتامبر متولد شده است. کليساى اوليهٔ شرق، هم کريسمس و هم عيد تجلى را در ۶ ژانويه جشن مى‌گرفت. در مغرب زمين، جشن ميلاد از ۳۳۶ ميلادى در ۲۵ دسامبر گرفته مى‌شود تا جاى ”جشن خورشيد“ مربوط به کفار [مذهب مهر - م] را که در همين تاريخ يا نزديک به آن برگزار مى‌شد، بگيرد. از پايان سدهٔ چهارم، سراسر جهان مسيحيت کريسمس را در ۲۵ دسامبر برگزار مى‌کردند، جز در ارمنستان که اين جشن را هنوز در ۶ ژانويه برگزار مى‌کنند. (گرچه کليساهاى ارتدکس کريسمس را در ۲۵ دسامبر مى‌گيرند، اما جشن‌هاى آن بنابر تقويم گريگورى در ژانويه مى‌افتد، چون مسيحيت شرق هنوز از تقويم يوليانى استفاده مى‌کند).

هديه دادنرسم هديه دادن احتمالابه اقوام و دوستان در يک روز خاص در زمستان در روم باستان و اروپاي شمالي آغاز شد.در اين مناطق به عنوان بخشي از جشن پايان سال ، مردم هديه هايي ردوبدل مي کردند.


چگونگي به وجود آمدن بابانوئل
از زمانهاي گذشته،مسيحي بلندمرتبه اي به نام نيکولاس در محل کنوني کشور ترکيه سکونت داشته که کسي در موردش چيز زيادي نمي داند اما داستانهايي وجود دارد که نشان مي دهد او اکثرا بچه هاي نيازمند را ياري مي کرده است.امروزه سالگرد درگذشت او ـشش دسامبرـ در تعدادي از کشورهاي اروپايي روزي مهم است.در شب قبلش،بجه ها کفشها را بيرون مي گذارندو جورابهايي آويزان مي کنند و صبح فردا با عجله به دنبال اين مي روند که st.Nicolas براي آنها چه هديه اي گذاشته است.
بابانوئل یک شخصیت تاریخی و داستانی در فرهنگ عامیانه کشورهای غربی و مسیحی است. نام بابانوئل با جشن کریسمس آمیخته شده است. بابا نوئل عمدتاً یک پیرمرد چاق با ریش سفید بلند و لباس قرمز است که در روز کریسمس یا شب قبل از آن هدیه هایی را برای بچه ها می آوردبابانوئل که در زبان فارسی به کار برده می شود برگرفته از اصطلاح فرانسوی پاپانوئل Papa Noël و یا Père Noël (پدر نوئل) است. در بیشتر کشورهای دنیا نام انگلیسی - آمریکایی آن سانتا کلاوز Santa Claus استفاده می شود. سن نیکولاس، بابا کریسمس و کریس کرینگل دیگر نامهای آن است بابا نوئل اشاره به نام یکی از کشیشان مسیحی به نام سن نیکولاس دارد که در قرن چهارم میلادی می زیست و از اهالی بیزانس و منطقه آناتولی در ترکیه فعلی بوده است. وی به خاطر کمک و دادن هدیه به فقرا شهرت داشت.جسد سنت نیکلا (نیکلاس) اکنون در کشور ترکیه در منطقه Demre (سواحل دریایی مدیترانه) مدفون است و به علت مومیایی شدن طبیعی (به علت سرما) هنوز قسمتهایی از آن سالم مانده است. دانشمندان در سال 2003 موفق به باز سازی صورت وی از روی استخوانها شدند و با کمال تعجب دریافتند که بابا نوئل واقعی رنگین پوست (پوستی به رنگ قهو ای روشن) بوده است.
اعتقادات مسیحیان درباره بابا نوئل
مسیحیان اروپایی، امریکایی، برخی مسیحیان ارمنی و قسمتی از مسیحیان فارسی زبان، در شب کریسمس خود و کودکانشان را برای آمدن «بابا نوئل» آماده می نمایند. برخی از اعتقادات ایشان درباره بابا نوئل به شرح زیر است(البته پر واضح است که این باورها مختص کودکان مسیحی می باشد):
کودکان جورابهای خود را بر میخهایی در بالای تخت خوابشان می آویزند(این نیز از کارهای «نیکلاس» قدیس برداشت شده که جورابهای بچه ها را پر از هدایایش می کرد)
اعتقاد بر این است که بابا نوئل از «شومینه» وارد خانه می شود
خانه بابانوئل و کارخانه اسباب بازی سازی اش در قطب شمال قرار دارد
بابانوئل با نوعی سورتمه که چندین گوزن شمالی آن را می کشند به شهر های مختلف می رود. سورنمه ای که قادر به پرواز است.
بابا نوئل می داند که کدام بچه در طول سال خوب بوده و کدام بد؟ چون او با خداوند ارتباط دارد. و او فقط به بچه های خوب هدیه می دهد.
بابا نوئل و «مامان نوئل» در کارخانه شان در قطب شمال با همکاری کوتوله های پریزاد (Elf) هدایا را تولید می کنند.

نیکولاس قدیس در سنین جوانی تصمیم گرفت به خداوند کمک کند و در تمام دورانی که به عنوان روحانی کلیسا فعالیت می کرد گمشدگان معنوی را به حقیقت هدایت کرده و رنجدیدگان و بینوایان را تسلی می داد.در بسیاری از داستانهای مشهور از زندگی وی آمده است که نیکولاس به یکی از ساکنان ورشکسته که تصمیم داشت سه دخترش را به عقد مردانی درآورد که دوست نداشتند پنهانی کمک کرده بود. سنت نیکولاس پس شنیدن خبر این ازدواج اجباری تصمیم گرفت به آنها کمک کند و شب هنگام سه کیسه پر از سکه های طلا از پنجره به خانه آنها انداخت.در برخی از داستانهای مسیحی آمده است که سنت نیکولاس از کراماتی چون زنده کردن سه کودکی که سر آنها توسط یک قصاب بریده شد، برخوردار بوده است. نیکولاس بخشنده عمر طولانی بوده و بسیاری را از مرگ و بداقبالی نجات داد، براساس سنتهای مسیحی، این قدیس حتی پس از مرگ نیز به کمک افرادی می آید که از وی درخواست کمک داشته و برای وی دعا کنند.تواضع و مهربانی نیکولاس قدیس باعث محبوبیت وی میان مردم شد و شاید بدین علت باشد که کلیساهای بسیاری در سراسر دنیا به نام وی ساخته می شود؛ می توان محبوبیت وی میان مردم را علت تبدیل شدن شخصیت وی به بابانوئل دانست. کاتولیکها 6 دسامبر و ارتدکسهای روسیه 19 دسامبر و 22 می ، یاد اسقف لیسیا را گرامی می دارند.استخوانها و اشیاء مقدس باقی مانده از وی اکنون در کلیسای سن نیکولا در شهر باری ایتالیا نگهداری می شود.
· بابانوئل افسانه ای است که به یک قدیس در سده های اول میلادی بر می گرده. قدیسی که در زمان زندگیش با کارهای خیریش زبانزد همشهری هاش بوده و بعد به افسانه بابانوئل تبدیل می شه.
·
· بابانوئل امروزی ما تغییر شکل یک اسقف متعصب از جنوب ترکیه بوده با دماغی شکسته و اعصابی ضعیف و دلی چون دریا. اسم این اسقف نیکولاس یا نیکولا بوده.برگردیم به ۱۷۰۰ سال پیش. در ساحل جنوبی ترکیه امروز بقایای یک شهر باستانی هستش شهری به اسم مایرا که زادگاه بابانوئل ما، یعنی نیکولای قدیس بوده.در یک قسمت از این شهر خانه های غار مانند وجود داشته که از صخره ها تراشیده شده بودن و قسمت دیگرش خانه های سنگی.در این شهر رومی ها حکومت می کردن و مسیحیان رو که اون زمان یک فرقه مخفی بودن سرکوب می کردن.بابانوئلی که ما ازش حرف می زنیم و اینجا بهش سانتا کلاز می گن در اون شهر و در اون شرایط به دنیا می آد.فرانکو یک پژوهشگر ایتالیائی که رد پای بابانوئل رو دنبال کرده درباره این شهر می گه:این شهر باستانی سرشار از احساسات مذهبی مسیحیه. جائیه که کارهای خیر نیکولا سر زبانها افتاد و بعدها بصورت مراسم کریسمس مثل کادو گذاشتن زیر درخت کاج رواج پیدا کرد. اینجا بود که ۱۷۰۰ سال پیش در دور افتاده ترین گوشه امپراتوری روم افسانه بابانوئل زاده شد.نیکولا در همون خردسالی پدر و مادرش را از دست می ده و ثروت زیادی رو براش به ارث می ذارن. نیکولا در سنین بالاتر به یک روحانی خیر خواه شهرت پیدا می کنه.کارهای خیر نیکولا زبانزد مردم می شه. کارهای خیری که بعدأ جزو رسم و رسوم کریسمس امروزی می شه.تاریخدانان معتقدن که رسم کادوهای کریسمس به یکی از کارهای خیر نیکولا مربوط می شه."نیکولای قدیس باخبر می شه پدر فقیری در شهرش می خواد از فرط تنگدستی دخترانش رو بفروشه. نیکولا شبانه و مخفیانه از پنجره خانه اون مرد کیسه سکه ها ی طلا به داخل خونه می اندازه و فرار می کنه. شب سوم پدر فقیر کمین می شینه و نیکولا رو شناسایی می کنه و دستش رو می شه."کم کم نیکولا از یک روحانی به یک اسقف و بعد در زمان خودش به یک قدیس نیکو کار مشهور می شه.ولی برخلاف این نیکو کاریش و برخلاف اونچه که در چهره بابانوئل امروز دیده می شه. نیکولای قدیس یک مرد خوش اخلاق و خندان نبوده. کتک کاری نیکولا با یک اسقف همزمان خودش موضوع چندبن نقاشی قرون وسطی بوده.از استخوانهایی که از نیکولا باقی مونده و امروز در زیارتگاهی در شهر باری در جنوب شرقی ایتالیا نگهداری می شه، آثار شکستگی روی صورتش دیده می شه که نشون می ده نیکولا در طول زندگیش دعواها و زد و خوردهای زیادی داشته.در برنامه مستند شبکه۲ بی بی سی که درباره بازسازی چهره واقعی بابانوئل بود. جمجه نیکولای قدیس بررسی شد.جمجمه ای که به همراه بقیه استخوانهای بدنش در یک تابوت بزرگ سنگی قرار داره و هیچکس حق دیدن یا دست زدن به اون رو نداره. فقط ۵۰ سال پیش اجازه داده شد که مورد تحقیق علمی قرار بگیره و الان فقط عکس و نقشه اندازه های اون در دست هستش.
کامپیوتر با بررسی برآمدگی های استخوان، ماهیچه های صورت این جمجمه رو بازسازی می کنه. الان می بینم که استخوان دماغ این جمجمه پریدگی داره یعنی یک زمانی دماغ نیکولای قدیس با یک ضربه از طرف چپ شکسته و کج شده.استخوانهای نیکولای قدیس قرن سه میلادی که در طول تاریخ به شخصیت بابانوئل تبدیل شده. بعد از مرگش در کلیسایی در شهر خودش پتارا نگهداری می شده و گفته می شه که از استخوانهای اون چیزی شبیه به گلاب ساطع می شده. گلابی که کشیشان کلیسا در بطری های کوچک می ریختند و به زائران می فروختند.این استخوانها در قرن۱۱ میلادی بوسیله ملوانان ایتالیایی دزدیده می شه و به کلیسا و زیارتگاه امروزیش در شهر باری آورده می شه. این استخوانها هنوز اونجاست و هنوز تصور می شه که از خودشون مایعی معطری بیرون می دن.فرانکو محقق ایتالیایی که داستان زندگی بابانوئل و در نتیجه نیکولای قدیس رو دنبال می کنه در اینباره می گه:" من خوشحالم که استخوانهای نیکولای قدیس تا امروز در ایتالیا هستش حداقل بکل مفقودنشده ولی خوب درعین حال از اینکه این استخوانها از کلیسای اصلیش بوسیله ملوانهای ایتالیایی دزدیده شده شرمنده هستم. شاید اگر استخوانها به ایتالیا آورده نمی شد هیچوقت افسانه بابانوئل متولد نمی شد و خیلی از رسم و رسوم کریسمس بوجود نمی آمد."یکی از رسومات امروزی کریسمس که بخاطر نقل انتقال استخوانهای نیکولا به ایتالیا باب شده، گذاشتن شیرینی یا کادو در جورابهای رنگی که معمولا به شومینه میخ می کنن یا به درخت کریسمس می بندن.در قرن ۱۲ میلادی راهبه های فرانسوی بعد از رفتن به زیارتگاه باری تحت تأثیر این قدیس قرار می گیرن و به تقلید از اون میوه و خشکبار و آجیل در جوراب پر می کنند و شبانه در خانه فقیران می گذارن.

بابانوئل واقعی چه شکلی بوده؟کارولین ویکنسون در منچستر که روی جمجمه نیکولا کار کرده تونسته تصویر مجازی صورتش رو بازسازی کنه.
·
· او در این باره می گه:" تمام ماهیچه های صورت این جمجمه رو بطور مجازی بازسازی کردیم.تصویر پوست و مو روی صورت هم بازسازی شده. کامپیوتر داره به ما نشون می ده که نیکولای قدیس که بعدأ به بابانوئل معروف شده واقعأ چه شکلی بوده."این چهره واقعیه نیکولای قدیسه، مردی با چانه پهن، گردن عضلانی پوست تیره با دماغی پهن و کج. ولی چه شد این چهره صدها سال بعد به شکل بابانوئل خندان با لباس قرمز در آمد و چرا روز تولد سنت نیکولا با کریسمس یکی شد؟الیستر مک گراث از دانشگاه آکسفورد:" پیروان آئین پروتستان که مخالف سرسخته خرافات مذهبی بودن، روی افسانه سازی های که درباره نیکولای قدیس شده بود خیلی حساسیت به خرج دادن. و جشنهای مذهبی مربوط به این قدیس رو ممنوع کردن، از جمله جشن ۶ دسامبر که مربوط به نیکولای قدیس بود.""ولی مردم آنقدر به نیکولا و افسانه بابانوئل علاقه پیدا کرده بودن که روز تولدش رو با روز تولد مسیح یکی کردن تا به اون بهانه جشنهای مربوط به این قدیس همراه کریسمس برگزار بشه، و از بین نره."افسانه نیکولای قدیس به تدریج تغییر شکل داد و تصویری که ازش در نقاشی ها کشیده می شد دیگه از حالت یک قدیس خارج بود.در قرن ۱۸ میلادی نیکولای قدیس رو به شکل یک کوتوله خندان نقاشی کردن و در قرن ۱۹نقاشی به اسم توماس نکست( nexet ) این شخصیت رو به شکل یک پیرمرد خندان ترسیم کرد و در قرن ۲۰ شرکت نوشابه سازی کوکاکولا تصویر بابانوئل رو که دو قرن پیشتر نقاشی شده بود رو با تبلیغاتش جهانی کرد.
·
· ولی هنوز استخوانهای نیکولای قدیس معجزه می کنه و الان در کلیسای باری، شیلنگ باریکی به داخل حفره ای درتابوت سنگی نیکولا وارد شده و از اون قطره قطره مایعی به داخل یک بطری کوچک ریخته می شه.در برنامه مستند بی بی سی برای اولین بار بعد از ۵۰ سال دوربین کوچکی رو وارد قبرکردن تا بتونن داخلش رو ببینند.فرانکو:" استخوانها کاملا سیاه شده و بخاطر رطوبت شدید، داخل تابوت سنگی داره پودر می شه. در قبر آب جمع شده و شاید تا ۱۰۰ سال دیگه این استخوانها کلا پودر بشه و از بین بره.این آخرین بازمانده بابانوئل هستش که به بشریت تعلق داره. باید تا دیرتر نشده نجاتشون بدیم."


افسانه های کریسمس
داستان سنت بانی فیس Saint Bonifaceافسانه های بسیاری درباره پیدایش درخت کریسمس وجود دارد. یکی از آنها داستان سنت بانی فیس Saint Boniface یک راهب انگلیسی که کلیسای مسیحی را در فرانسه و آلمان سازماندهی کرد- است. او در یکی از سفرهای خود به گروهی از بت پرستان برمیخورد که به دور درخت بلوط بزرگی گرد آمده بودند و میخواستند کودکی را برای خدایی به نام تور (Thor)، قربانی کنند. بانی فیس برای نجات جان کودک و جلوگیری از این رسم وحشیانه، درخت تنومند را با یک ضربه مشت خود بر زمین می اندازد. در جای این درخت، یک نهال کوچک صنوبر میروید. این قدیس به بت پرستان میگوید که این صنوبر کوچک، درخت زندگی و نماد زندگی جاویدان حضرت مسیح است. افسانه مارتین لوتر Martin Lutherیک افسانه دیگر میگوید که مارتین لوتر (Martin Luther)، بنیان گذار مکتب پروتستان، در شب کریسمس از میان جنگلی میگذشت. او در حین راه رفتن محو زیبایی هزاران ستاره که از میان شاخه های درختان همیشه سبز جنگل میدرخشیدند شده بود و آنچنان تحت تاثیر این زیبایی قرار گرفته بود که درخت کوچکی را برید و برای خانواده اش برد.در آنجا برای به وجود آوردن منظره جنگل، درخت را با شمعهای کوچکی بر تمام شاخه ها، آراست. افسانه هیزم شکن فقیر و کریسمسقصه دیگر درباره هیزم شکن فقیری است که سالها پیش، در شب کریسمس به کودک گرسنه و گمشده ای بر میخورد و با وجود فقر فراوان، برای کودک غذا و سرپناهی محیا میکند. هنگام صبح، هیزم شکن بیدار شده و درخت درخشان و زیبایی را در پشت در منزل خود میبیند. آن کودک گرسنه، در واقع حضرت مسیح بوده و درخت زیبا را به عنوان هدیه ای به مرد نیکوکار در آنجا گذاشته بوده است. سرچشمه ای از نمایش بهشت Paradise Playعده ای سرچشمه پیدایش درخت کریسمس را، "نمایش بهشت" (Paradise Play) میدانند. در قرون وسطا، زمانی که اکثر مردم بی سواد بودند، برای آموزش داستانهای مذهبی به آنان از نمایش استفاده میکردند. یکی از این نمایشها، نمایش بهشت بود که درباره پیدایش آدم و حوا و داستان رانده شدن آنها از بهشت صحبت میکرد و همه ساله در 24 دسامبر اجرا میشد. اجرای نمایش در زمستان، یک مشکل کوچک داشت و آن نیاز به یک درخت سیب بود اما درختان سیب در زمستان باری نداشتند، با یک تغییر کوچک، مشکل حل شد و آن آویختن سیب به شاخه های درخت همیشه سبزی چون صنوبر، بود. درختهای مزین به گویهای رنگین، درواقع نوادگان این درختهای نمایشی هستند.

فرارسيدن جشن کريسمس
براي اکثر مسيحيان دوره کريسمس از نزديکترين يکشنبه به سي نوامبر آغاز مي شود.اين تاريخ روز ضيافت St.Andrew ،يکي از حواريون است.اين يک دوره چهار هفته ايست که در طول آن مسيحيان براي جشن کريسمس آماده مي شوند .بسياري از مسيحيان در مدت تعطيلات حلقه گلي در خانه هايشان دارند که بيشتر از کاج درست شده اند که بر روي ميز قرار ميدهند يا بر در مي آويزند.چهارشمع که نمايانگر چهارهفته هستند،در ميان حلقه هاي گل قرار ميگيرند.در يکشنبه نخست ،خانواده يک شمع را روشن مي کنند و به عبادت مي پردازند.اين مراسم در هر يکشنبه تکرار ميشود که هربار شمع ديگري روشن مي شود.سه عدد از شمعها به رنگ بنفش تيره و يکي صورتي يا بنفش کمرنگ است.اينها باقي مي مانند تا يکشنبه سوم ،هنگامي که مردم شروع نيمه دوم دوره را جشن مي گيرند.يک شمع قرمز بزرگ ،که سمبلي ست از مسيح، به حلقه هاي گل در روز کريسمس اضافه ميشود.
درخت کريسمس

درخت کريسمس احتمالا از «درخت بهشتي» منشا گرفته است،درختي هميشه سبزتزيين شده با سيب بوده در يک نمايش محبوب درباره آدم و حوا که در روز بيست و چهار دسامبر در آلمان اجرا ميشده است.ازسال هزار و ششصد و پنج ميلادي ،آلمانيها خانه هاي خود را با درخت کريسمس تزيين کردند با ميوه ها،آجيل،شمع هاي روشن بعدها تزيينات شامل تخم مرغ رنگ شده ، شيريني و شکلات هم شد.اولين درختهاي کريسمس در امريکا توسط ساکنان آلماني در پنسيلوانيا از سال هزار و هشتصد ميلادي استفاده شد و در اواسط دهه اول هزار و هشتصد ميلادي اين رسم در سرتاسر جهان گسترش يافت.ستاره اي که در بالاي همه درختها نصب مي شود نمايانگر ستاره ايست که «مردان عاقل» را به محلي در Bethlehem که مسيح متولد شده بود ،راهنمايي کرد.
سنت درخت کریسمس، به آلمان قرن شانزدهم میلادی و زمانی که مسیحیان، درختان تزیین شده را به خانه های خود آوردند، برمیگردد. همچنین در آن زمان عده ای هرمهایی از چوب میساختند و آنرا با شاخه های درختان همیشه سبز و شمع تزیین میکردند. به تدریج رسم استفاده از درخت کریسمس در بخشهای دیگر اروپا نیز طرفدارانی پیدا کرد. در سال 1841، انگلستان، پرنس آلبرت (Prince Albert)، شوهر ملکه ویکتوریا (Queen Victoria) با آوردن درخت کریسمس به کاخ ویندسور (Windsor) و تزیین آن با شمع، شیرینی، میوه و انواع آب نبات، استفاده از درخت را به چیزی مد روز مبدل کرد. واضح است که خانواده های ثروتمند انگلیسی به سرعت از این مد پیروی کردند و با ولخرجی تمام به تزیین درخت میپرداختند. در سالهای 1850، این تزیینات شامل عروسک، لوازم خانه مینیاتوری، سازهای کوچک، جواهرات بدلی، شمشیر و تفنگ اسباب بازی، میوه و خوراکی بود.

بسیاری از آمریکاییهای قرن نوزدهم، درخت کریسمس را چیزی غریب میدانستند و اولین درخت کریسمس در آمریکا، مربوط به سال 1830 است که آنهم توسط ساکنان آلمانی پنسیلوانیا به نمایش گذاشته شده بود. این درخت برای جلب کمکهای مردمی برای کلیسای محلی برپا شده بود. در سال 1851، چنین درختی در محوطه خارجی یک کلیسا برپا شد اما وجود آن برای ساکنان این قصبه بسیار توهین آمیز و نوعی بازگشت به بت پرستی به شمار می آمد و آنها خواستار جمع کردن تزیینات شدند. در حدود سالهای 1890، لوازم تزیینی کریسمس از آلمان وارد میشد و درخت کریسمس به تدریج در ایالات متحده محبوبیت میافت. جالب است که ار.پاییان از درختان کوچکی که حدود 1 تا 1.5 متر طول داشتند استفاده میکردند در حالی که آمریکاییان درختی را میپسندیدند که تا سقف خانه برسد. در اوایل قرن بیستم، آمریکاییان درختهای کریسمس را بیشتر با لوازم تزیینی دست ساز خودشان تزیین میکردند اما بخشهای آلمانی/آمریکایی همچنان به استفاده از سیب، بلوط، گردو و شیرینیهای کوچک بادامی ادامه میدادند. کشف برق، به ساخته شدن چراغهای کریسمس انجامید و امکان درخشش را برای درختان به ارمغان آورد. در تزیین درختهای کریسمس اولیه، به جای مجسمه فرشته در نوک درخت، از فیگورهای پریهای کوچک- به نشانه ارواح مهربان- یا زنگوله و شیپر- که برای ترسانیدن ارواح شیطانی به کار میرفت- استفاده میشد. در لهستان، درخت کریسمس با مجسمه های کوچک فرشته، طاووس و پرندگان دیگر و تعداد بسیار زیادی ستاره، پوشیده میشد. در سوئد، درخت را با تزیینات چوبی که با رنگهای درخشان رنگ آمیزی شده اند و فیگورهای کودک و حیوانات از جنس پوشال و کاه تزیین میکنند. دانمارکیها، از پرچمهای کوچک دانمارک و آویزهایی به شکل زنگوله، ستاره، قلب و دانه برف استفاده میکنند. مسیحیان ژاپنی بادبزنها و فانوسهای کوچک را ترجیح میدهند.

تزیین درخت در اوکراین نیز بسیار جالب است، آنها حتما در تزیین درخت خود از عنکبوت و تار عنکبوت استفاده میکنند و آنرا خوش یمن میدانند، زیرا بنا بر یک افسانه قدیمی، زنی بی چیز که هیچ وسیله ای برای تزیین درخت و شاد کردن فرزندان خود نداشت، با غصه به خواب میرود و هنگام طلوع خورشید متوجه میشود که درخت کریسمس خانه اش با تار عنکبوت پوشیده شده است و این تارها با دمیدن خورشید به رشته های نقره مبدل شده اند.
انواع آجیل، میوه، شیرینی و کاغذهای رنگی معمول ترین لوازم آرایش درخت بوده اند، در حالی که اکنون، یک درخت معمولی با ترکیبی از مواد تزیینی خریداری شده و خانگی تزیین میشود و رشته چراغهای کوچک و رنگین جای شمع را گرفته است.اما شیوه تزیین شدن درخت اهمیت ندارد، مهم این است که این درخت هنوز هم نماد یک رسم ریشه دار برای گردهمایی خانوادگی، رد و بدل کردن هدایای مختلف و ابراز محبت خالصانه ای است که شاید در طول سال زمانی برای ابراز آن وجود نداشته باشد.آبنبات عصایی
قرنهاست که آبنباتهای عصایی در بسیاری از کشورها تولید میشود اما تنها از حدود سال ۱۹۰۰ بود که که این آبنباتها با خطوط قرمز تزئین شده و سرشان درست مانند عصا، خمیده شد. گاهی این آبنباتها برای ساکت نگهداشتن کودکان در کلیسا بین آنها پخش میشد. داستانهای متعددی درباره دلیل وجود و شکل خاص این آبنباتها وجود دارد که با وجود تخیلی بودن، توضیح خوبی درباره نمادینه بودن این آبنبات در اختیار ما میگذارند. یکی از این داستانها به این شرح است:


آبنباتهای عصایی در رنگهای مختلف (رنگ قرمز و سفید آن از همه محبوبتر است)
در اواخر قرن نوزدهم یک آبنبات ساز اهل ایندیانا به فکر تولید آبنباتی افتاد که نشانه های کریسمس را در خود داشته باشد. ایده او این بود که یکی از آبنباتهای دراز و سفید را به شکل عصا درآورد. او چند سمبل از عشق و ایثار مسیح مقدس را در این آبنبات عصایی ترکیب کرد. او از یک آب نبات نعنایی سفید استفاده کرد. این رنگ نشانه پاکی و بیگناهی این پیامبر بود. سپس وی با افزودن سه خط باریک سرخ، نمادی از رنجهای مسیح را ایجاد کرد که تعداد آنها نیز نشانه تثلیث بود.
بعد از این او خط سرخ ضخیمی را نیز به نشانه خون مسیح مقدس به آن اضافه کرد. هنگامی که سر این آبنبات خمیده شده باشد، شبیه عصای شبانان میشود و اشاره ای به این تعبیر است که عیسی مسیح، چوپان و راهنمای بشر بوده است. همین عصا در حالت وارونه، به شکل حرف J که ابتدای نام Jesus است در می آید.


کریسمس در میان سنن و فرهنگهای گوناگون جهان
بسیاری از مسیحیان سراسر جهان نیمه شب گذشته به برگزاری مراسم عید میلاد حضرت مسیح پرداختند که در هر کشور با آداب و سنن خاص خود همراه است. گزارش زیر نگاهی دارد به سننی که در کشورهای گوناگون جهان در کریسمس برگزار می شوند.
بلژیک
به گزارش خبرنگار مهر، روز ششم دسامبر زمان جشن سنت نیکولاس است که با جشن کریسمس تفاوت دارد. مردم بلژیک بابانوئل را " دی کرستمان" یا " پیرنوئل" می نامند که روز کریسمس برای کودکان هدیه می آورد. سنتهای فرهنگی بسیاری در بلژیک برای برگزاری جشن کریسمس وجود دارند. بخش شمالی و آلمانی زبان این کشور، بخش جنوبی و فرانسه زبان و بخش شرقی آلمانی زبان هرکدام سنتهای خاص خود را دراین روز برگزار می کنند. هدایای کوچک خانوادگی پای درخت کریسمس یا در جورابهایی که کنار شومینه نصب شده است صبح روز کریسمس قابل مشاهده است. صبحانه کریسمس در بلژیک، وعده مهمی از غذا تلقی شده و مهمترین بخش آن را نان شیرینی تحت عنوان " کاگنو" به شکل عیسی نوزاد تهیه می شود. برخی از خانواده ها یک وعده غذایی دیگر نیز در کریسمس تهیه می کنند که با حضور همه اعضای خانواده سرو می شود.برزیل
پدر کریسمس در این کشور آمریکای جنوبی "پاپی نوئل " نامیده می شود و بسیاری از سنتهای مردم آن به رسوم ایالات متحده آمریکا یا پادشاهی متحد بریتانیا شباهت دارد. خانواده های متمول در روز کریسمس غذای ویژه ای با مرغ، بوقلمون، گوشت ران، سالاد، میوه های تازه و خشک شده تهیه می کنند؛ اما خانواده هایی که استطاعت مالی چندانی ندارند به برنج و مرغ بسنده می کنند.فنلاند
مردم فنلاند اعتقاد دارند که بابانوئل در شمال فنلاند زندگی می کند و مردم سراسر جهان نامه های خود را به بابانوئل فنلاند ارسال می کنند. از این رو این کشور پارک تفریحی بزرگی را به نام سرزمین کریسمس در نظر گرفته که توریستها می توانند در آنها با بابانوئل های واقعی دیدار کنند. خانواده های فنلاندی برای استقبال از سه روز در تعطیلات کریسمس (میلاد مسیح، سال نومیلادی و نخستین هفته پس از میلاد) خانه های خود را تمیز می کنند. در شب کریسمس آش مخصوصی می پزند و درخت کاج خود را تزئین می کنند. ظهر روز کریسمس که به " صلح کریسمس" شهرت دارد پیامهای کریسمس را از تلویزیون تماشا کرده و عصرگاه با حضور تمام اعضای خانواده شما کریسمس سرو می شود؛ غذایی که به نوعی خوراک گوشت و سبزیجات شباهت دارد. بسیاری از خانواده های فنلادی در ایام کریسمس از درگذشتگان خود و قبرستانها دیدار کرده و سر هر قبر شمعی روشن می کنند.
فرانسه
کریسمس در فرانسه "نوئل" نامیده می شود و هر خانواده ای درخت کریسمس خود را تهیه کرده و آن را با روبانهای قرمز و شمعهای سفید تزئین می کند؛ گاهی درختان کاج و صنوبرباغها تزئین شده و چراغهای آن طی شب روشن می ماند. شام کریسمس وعده غذای مهم در فرانسه است که با حضور اعضای خانواده سرو می شود. در فرانسه هیچ کس برای تبریک سال نو و کریسمس کارت تبریک پست نمی کند.

آلمان
آلمانیها علاقه عجیبی به تزئینات خانه خود در کریسمس دارند. بسیاری از خانه های آلمان که دارای پنجره چوبی اند با شمعهای الکتریکی و تصاویر رنگی تزئین می شوند که منظره خارجی آنها بسیار زیبا است. گهواره کوچکی به نشانه حضرت مسیح درگهواره در بسیاری از خانه ها قرار می گیرد. عصر روز کریسمس کودکان از بابانوئل هدیه کریسمس خود را دریافت می کنند و پس از آن خانواده ها یکدیگر را در کلیسا ملاقات می کنند و شب هنگام آنها زیر درخت کریسمس جمع می شوند و فردی در خانواده زنگ کوچکی را به نشانه گردهمایی اعضای خانواده به صدا در می آورد. آلمانیها روز کریسمس ماهی یا غاز طبخ می کنند.
مجارستان
کودکان مجارستانی پیش از کریسمس روز 6 دسامبر به استقبال کریسمس می روند و پیش از خواب کفشهای تمیز خود را مقابل در یا پنجره می گذارند تا هدیه بابانوئل را دریافت کند. صبح روز بعد آنها با اسباب بازیها و شمعهای کوچکی در کیسه های قرمز رنگ رو به رو می شوند. شب پیش از کریسمس نیز کودکان با خانواده های خود کنار درخت کریسمس جمع می شوند و هدایایی خوراکی چون شکلات و آب نبات به یکدیگر می دهند. ماهی تازه با برنج و سیب زمینی و شیرینی خانگی به عنوان دسر بخشهای مختلف شام شب کریسمس در مجارستان است و هدایای کریسمس پس از خوردن شام تبادل می شود. کودکان همراه والدین خود در مراسم عشای ربانی که نیمه شب برگزار می شود شرکت می کنند.
لتونیلتونیایی ها اعتقاد دارند که پدر کریسمس طی 12 روز پس از کریسمس هدایا را تحویل می دهد و آنها را زیر درخت کریسمس قرار خواهد داد. نخستین درخت کریسمس در این کشور تزئین شد به همین دلیل این نماد کریسمس در جمهوری لتونی اهمیت ویژه ای دارد. غذای ویژه کریسمس در لتونی نخود فرنگی همراه گوشت و سس وهمچنین کیک پای میوه ای است.
پرتغال
والدین پرتغالی هدایای کودکان را زیر درخت کریسمس یا در جورابهای کنار شومینه قرار داده و وانمود می کنند که بابانوئل شب گذشته آنها را برای کودکان آورده است. غذای ویژه کریسمس در پرتغال از ماهی و سیب زمینی تهیه می شود.سوئد
کریسمس مهمترین روز در سوئد تلقی می شود که طی آن غذای ویژه ای طبخ شده و خانواده ها به دیدار یکدگیر می روند و شب کریسمس خود را تا نیمه های شب در کلیسا سپری می کنند.
ایالات متحده آمریکا
ایالات متحده آمریکا به علت کثرت فرهنگی شیوه های مختلفی را برای جشن کریسمس مد نظر دارد. خانواده هایی که تبار آنها به اروپای شرقی باز می گردد بوقلمون با تزئیتات خاص خود را برای کریسمس در نظر می گیرند، اما برخی دیگر غذای خود را در میان سوپها، پاستاها و سبزیجات و گوشت انتخاب می کنند. والدین طی سال از کودکان می خواهند تا رفتار خود را اصلاح کنند تا هدیه شب کریسمس خود را در جورابهای کنار شومینه دریافت کنند. به کودکان گفته می شود که بابانوئل نیمه های شب با کیسه بزرگی از هدایا وارد خانه ها می شود و هدایا را کنار درخت کریسمس قرارمی دهد. از این رو برای بابانوئل شیرینی و برای گوزن بابانوئل هویچ روی میز قرار می گیرد. صبح روزکریسمس رولهای دارچینی، کیک قهوه سرو می شود و شب پودینگ آلو سرو می شود
































هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر